به گزارش خبرگزاری حوزه، در معرکهی نبرد شناختی که نظارهگر هجمهی شدید رسانهای دشمن به فرهنگ و هویت ایرانی-اسلامی هستیم، شبکههای اجتماعی و سکوهای فضای مجازی روز به روز اهمیت افزونتری در این جدال نفسگیر پیدا کردهاند.
یک هشدار جدی و مطالبه رهبر انقلاب
تأکید رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در دیدار اخیر شاعران و مادحین اهلبیت(ع) مبنی بر لزوم آرایش جنگی در این عرصه و به خصوص اهمیت بازطراحی آرایشرسانهای از یک سو و اذعان صریح رئیس رسانه ملی نسبت به "خلأهای قانونی" که مانع اعمال قدرت نظارتی مؤثر در رابطه با سکوهای فضای مجازی و پلتفرمهای نمایشخانگی شده است، نشان از ضرورت بازنگری در برخی سیاستگذاریهای فرهنگی و از جمله در رابطه با نوع و شیوه نظارت بر این مباحث دارد.
مجتبی برزگر، روزنامه نگار در همین زمینه مینویسد: "این دو نقطهعطف، بیش از هر زمان دیگری نیاز به یک کنشگری ساختاری و قانونی را برای صیانت از میراث فرهنگی و اخلاقی کشور فریاد میزند. این شکاف میان فرماندهی راهبردی مقابله و ضعف ابزار اجرایی، دقیقا همان نقطهای است که دشمن بهدنبال ایجاد شکاف در آن است. در واقع باید توجه داشته باشیم که بیانات اخیر رهبر عزیز انقلاب، یک هشدار راهبردی بود؛ ایشان با استفاده از ادبیات دفاعی- امنیتی (آرایش جنگی)، به مخاطبان اصلی و فرعی عرصه رسانه گوشزد کردند که عرصه تبلیغات دیگر یک حوزه صرفاً فرهنگی نیست، بلکه میدانی است که در آن نفوذ فرهنگی و تغییر لایههای هویتی به صورت هدفمند دنبال میشود. این فرمان، مستلزم یک بازنگری جامع در ساختارهای نظارتی است. "
وی همچین تأکید میکند: "از آنسو اعتراف تلخ رئیس سازمان صداوسیما نشان میدهد که چالش امروز، صرفاً ضعف اراده یا عدم وجود نیرو نیست، بلکه نارسایی بنیانهای حقوقی است که پلتفرمهای نوظهور را در حوزهای خاکستری یا فاقد مجازات بازدارنده رها کرده است. این تنگنای قانونی، بستری مناسب برای اجرای الگوی «عادیسازی تدریجی ابتذال» فراهم میآورد.
برنامه"گنگ"؛ اهرم عادیسازی رفتارهای نامتعارف و غیرشرعی
اگر این وضعیت بیقانونی تداوم پیدا کند، آنچه تحت عنوان آزادی بیان پنهان میشود، چیزی جز تجاریسازی سقوط محتوایی نیست. در این میان، برنامه "گنگ" با اجرای علی ضیا در فیلیمو، نه یک استثنا، بلکه مصداق بارز و نمادین این روند است که باید مورد واکاوی دقیق قرار گیرد.
"علی ضیا"، چهرهای که سالها با کاراکتری نسبتاً چارچوبمند در تلویزیون ملی شهره بود، با انتقال به شبکه نمایش خانگی و پذیرش این فُرمت، عملاً مرزهای سابق خود را نه تنها جابهجا، بلکه بهطور کامل منهدم کرده است، کما این که برنامه گنگ با تکیه بر شوخیهای سطحی، استفاده از فضاهای غیراخلاقی و دعوت از عناصری که محتوای تولیدیشان در تضاد آشکار با ارزشهای عمومی تعریف شده، بهسادگی از خطوط قرمز فرهنگی و اخلاقی جامعه عبور کرده است.
نفاق رسانهای و سلب اعتماد مخاطب
به زعم برزگر، این برنامه فاقد هرگونه هدف تعالیبخش فرهنگی است و تنها بر اساس تحریک مخاطب و جلب توجه با استفاده از جذابیتهای مبتذل تولید شده و حال آن که این یک سقوط محتوایی است؛ انتقال یک چهره شناخته شده از فضایی با ضوابط (حتی ناقص) به فضایی که در آن اعتبار گذشته خود را بهعنوان یک اهرم برای عادیسازی رفتارهای غیرمتعارف بکار میگیرد. این امر نوعی نفاق رسانهای است که اعتماد مخاطب به کل ساختار را هدف قرار میدهد.
استراتژی تهیسازی معنایی در عمق فرهنگی
توسل به ابتذال در پلتفرمهای نمایش خانگی، فراتر از یک خطای محتوایی ساده است؛ این یک تکنیک مهندسی اجتماعی در دل جنگ شناختی به شمار می رود. در صحنه جنگ نرم رسانهای که مقام معظم رهبری بدان اشاره داشتند، دشمن میکوشد تا با فراهم آوردن یک خوراک رسانهای پرزرق و برق اما تهی از معنا، ذائقه مخاطب، به خصوص نسل جدید را از ارزشهای عمیق و هویتبخش منحرف کند و اینجاست که مسئولان فرهنگی باید به هوش باشند و با برنامه ریزی و البته نظارت درست جلوی جریانات منحرف را در بستر رسانه و فضای مجازی بگیرند.
واقعیت امر آن است که برنامههایی از جنس "گنگ"، به جای ارتقای سلیقه عمومی، با ارائه سطحیترین شیوههای سرگرمی، مخاطب را به یک مصرفکننده منفعل تبدیل میکنند که از تعمق و تفکر انتقادی دور میماند. این همان هدف راهبردی دشمن است یعنی کمک به شکلگیری یک جامعه سرگرمشده و در عین حال، عمیقاً سرگردان در فقدان مرجعیتهای هویتی.










نظر شما